زندگی با اختلالات روانی به اندازه کافی چالش برانگیز است، بدون اینکه بیماری های جسمی به این ترکیب اضافه شود. اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی نیز دارای نرخ بالاتر دیابت نوع ۲ هستند و این ترکیب می تواند ویرانگر باشد.
آن دوهرتی، دانشیار روانپزشکی در دانشگاه کالج دوبلین میگوید: «وقتی افرادی که از قبل بیماریهای روانی دارند به دیابت مبتلا میشوند، پیامدهای آنها بسیار بدتر میشود. در مقایسه با افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ که بیماری های روانی ندارند، “احتمال بروز عوارض در آنها بیشتر است و به طور قابل توجهی احتمال مرگ در سنین پایین تر.” رابطه به دو طرف پیش می رود. افراد مبتلا به دیابت نیز نسبت به افراد بدون دیابت تمایل بیشتری به اختلالات روانپزشکی دارند و با نتایج بدتری مواجه می شوند.
[time-brightcove not-tgx=”true”]
همانطور که پزشکان و محققان تلاش می کنند تا مکانیسم های زیربنایی این پیوندها را باز کنند، آنها شروع به ادغام درمان این بیماری های متفاوت کرده اند. دوهرتی میگوید: «برخی مطالعات وجود دارد که نشان میدهد با درمان تهاجمی و قاطعانه افسردگی، میتوانید کنترل دیابت افراد را بهبود بخشید – و به طور کلی، زندگی آنها را بهبود بخشید، بنابراین واقعاً بسیار هیجانانگیز است.
ارتباط بین دیابت و اختلالات روانپزشکی، ارتباط نزدیک بین سلامت روانی و جسمی را برجسته می کند. درک بهتر از این ارتباطات می تواند به ما فرصت بهتری در پیشگیری یا درمان چنین شرایطی بدهد.
مدتی است که محققان در مورد ارتباط بین برخی از بیماریهای روانپزشکی شدید، مانند افسردگی یا اسکیزوفرنی، و میزان بالاتر دیابت نوع ۲ میدانند. تا همین اواخر، مشخص نبود که این ارتباط تا چه حد به سایر اختلالات روانپزشکی گسترش یافته است.
در یک مطالعه اخیر، نانا لیندکیلد، دکتری. دانشجوی دانشگاه جنوب دانمارک، ارتباط بین دیابت نوع ۲ و طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی را بررسی کرد. او و همکارانش ۳۲ مرور سیستماتیک درباره این موضوع را تجزیه و تحلیل کردند که بر اساس ۲۴۵ مطالعه اولیه مختلف انجام شده بین سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۲۰ بود.
لیندکیلد می گوید: «به طور کلی خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ در افراد مبتلا به اختلال روانپزشکی افزایش می یابد. “بیشتر تحقیقات قبلا بر روی افراد مبتلا به افسردگی یا اسکیزوفرنی متمرکز شده بود، اما ما افزایش خطر را در طیف گسترده ای از اختلالات روانپزشکی نشان داده ایم.”
تصور می شود دیابت نوع ۲ ۶ تا ۹ درصد از جمعیت جهان و ۱۰.۵ درصد از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد. Lindekilde نرخ دیابت نوع ۲ بسیار بالاتری را در افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی نشان داد، از جمله نرخ دیابت نوع ۲ در بین افراد مبتلا به اختلال خواب ۳۹.۷٪ و در بین افراد مبتلا به اختلال پرخوری ۲۰.۷٪. سایر اختلالات با نرخ بالای دیابت نوع ۲ شامل اختلال مصرف مواد (۱۵%)، اختلال اضطراب (۱۳%)، اختلال دوقطبی (۱۱%) و روان پریشی (۱۱%) بود.
علاوه بر این، ارتباط بین دیابت نوع ۲ و بسیاری از اختلالات روانپزشکی به هر دو صورت است. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است که افراد مبتلا به افسردگی بیشتر در معرض ابتلا به دیابت هستند و افراد مبتلا به دیابت بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
مکانیسمهای نهفته در این رابطه دو طرفه یک راز است، اما محققان در حال بررسی فرضیههای جذاب هستند.
رمزگشایی مکانیسم های پیچیده
هم اختلالات روانپزشکی و هم بیماریهای مزمن مانند دیابت عوارض روانی بر بیماران میگذارند که میتواند در خطر ابتلا به هر یک نقش داشته باشد.
سینا فاضل، استاد روانپزشکی قانونی در دانشگاه آکسفورد میگوید: «افراد مبتلا به بیماریهای روانپزشکی اغلب سیگار میکشند، ممکن است تغذیه نامناسب داشته باشند، فعالیتهای بدنی کمتری داشته باشند، بنابراین این تأثیرات ضربهای را روی سلامت جسمانی خود میبینید». به عنوان مثال، افسردگی میتواند ورزش کردن، تغذیه سالم یا پیروی از یک رژیم دارویی را سختتر کند، که همگی میتوانند خطر دیابت را افزایش دهند.
خواب همچنین برای عملکرد مناسب متابولیک بسیار مهم است. اختلالات روانپزشکی می تواند خواب و متابولیسم فرد را مختل کند و منجر به افزایش خطر ابتلا به دیابت شود. به علاوه، برخی داروهای روانپزشکی می توانند باعث افزایش وزن و مشکل در مدیریت قند خون شوند که منجر به افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ می شود. فاضل می گوید: «در برخی موارد، درمان یک بیماری روانی در واقع می تواند مشکلات متابولیک زمینه ای را تشدید کند.
از سوی دیگر، بیماریهای مزمن مانند دیابت میتوانند سلامت روان را بدتر کنند. فاضل می گوید: «زندگی با یک بیماری مزمن می تواند خلق و خوی شما را کاهش دهد و همچنین گاهی اوقات افراد را به سمت خوددرمانی با الکل و مواد سوق می دهد. افراد مبتلا به دیابت ممکن است به دلیل اثرات روانی این بیماری، مانند محدودیت در کارهای خاصی که میتوانید انجام دهید و نوع پیشآگهیهایی که فکر میکنید ممکن است ناامیدکننده باشد، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
محققان همچنین اخیراً نکات وسوسه انگیزی در مورد مسیرهای بیولوژیکی رایجی که ممکن است زمینه ساز دیابت و اختلالات روانپزشکی باشد به دست آورده اند.
مسیرهای ژنتیکی مشترک می تواند یک مقصر بالقوه باشد، اما مطالعات موجود برای نتیجه گیری قطعی بسیار کم و بسیار کوچک هستند. محققان به ویژه به همپوشانی ژنتیکی بالقوه بین اسکیزوفرنی و دیابت نوع ۲ به عنوان راهی برای توضیح میزان بالاتر دیابت در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی علاقه مند شده اند. امیر سریاسلان، محقق ارشد اپیدمیولوژی روانپزشکی در دانشگاه آکسفورد، می گوید: «در حالی که به احتمال زیاد مکانیسم های ژنتیکی همپوشانی وجود دارد، درک ما از این معماری محدود است. التهاب یکی دیگر از مظنونین احتمالی دیابت و اختلالات روانپزشکی است. پاسخ های التهابی مزمن با خطر بالاتر ابتلا به دیابت نوع ۲ مرتبط است، در حالی که نشانگرهای خاص التهاب در سطوح بالاتری در افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی مانند افسردگی یافت می شود. دانشمندان در حال بررسی مسیرها و مولکول های التهابی مختلف هستند تا ببینند که آیا ممکن است زمینه ایجاد دیابت و اختلالات روانپزشکی را داشته باشند. فاضل میگوید: «این قطعاً توجه پژوهشی زیادی را به خود جلب کرده است.
دانشمندان همچنین بر نقش حدود ۱۰۰ تریلیون میکروب در روده ما و ژنوم مرتبط با آنها که مجموعاً به عنوان میکروبیوم روده شناخته می شوند، تمرکز کرده اند. نکاتی وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات در میکروبیوم روده می تواند بر مغز و متابولیسم تأثیر بگذارد و از لحاظ نظری بر دیابت و اختلالات روانپزشکی تأثیر بگذارد.
اما آنچه ما در مورد این پیوندها می دانیم هنوز بسیار مقدماتی است، به ویژه در انسان. دوهرتی میگوید: «بسیاری از تحقیقات در سطح آزمایشگاهی در حال انجام است، و احتمالاً راههایی وجود دارد که به طور کامل برای جمعیتهای انسانی اعمال شود». فکر میکنم تا پنج سال دیگر چیزهای بسیار بیشتری در مورد این منطقه بدانیم.»
انجام آزمایشهای بزرگ روی افراد مبتلا به بیماریهای روانپزشکی چالش برانگیز است، چه رسد به زمانی که این بیماران دیابتی نیز دارند، اما مطالعات جمعیتی بزرگ میتواند نکاتی در مورد برخی از مکانیسمهای زیربنایی هر دو اختلال ارائه دهد. Lindekilde یک مطالعه گسترده بر روی ۲۵۰۰۰۰ فرد دانمارکی برای بررسی پتانسیلی است که ارتباط بین اختلالات روانپزشکی و دیابت نوع ۲ را توضیح می دهد.
او میگوید کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه کدام مکانیسمهای میانجی بیشترین نقش را ایفا میکنند و اینکه آیا مکانیسمها در اختلالات روانپزشکی متفاوت است یا خیر، مهم است و میتواند به ابتکارات آینده برای پیشگیری یا مدیریت این اختلالات کمک کند.
بدتر وقتی آنها با هم هستند
اختلالات روانپزشکی و دیابت به طور مستقل با مرگ در سنین پایینتر مرتبط هستند. دوهرتی میگوید: «بهطور متوسط، افراد مبتلا به بیماریهای روانی شدید ۱۷ سال جوانتر از بقیه جان خود را از دست میدهند، که یک شکاف بزرگ در مرگ و میر است». و افراد مبتلا به دیابت به طور کلی ۷.۵ سال کمتر از افراد بدون این بیماری زندگی می کنند، با اثرات حتی بیشتر در میان افرادی که در سنین پایین تر به دیابت مبتلا می شوند. اما داشتن هر دو می تواند به خصوص مضر باشد.
دوهرتی میگوید: «وقتی افرادی که از قبل بیماریهای روانی دارند به دیابت مبتلا میشوند، پیامدهای آنها بسیار بدتر میشود. او به مطالعه روی بیماران در کلینیک لندن اشاره می کند که عوارض دیابت را درمان می کند. هنگامی که محققان تمام بیماران کلینیک را از نظر افسردگی ارزیابی کردند، دریافتند که احتمال مرگ پس از ۱۸ ماه در افراد مبتلا به افسردگی اساسی بیش از سه برابر بیشتر از افراد بدون افسردگی اساسی است.
فاضل در یک مطالعه جمعیتی اخیر روی بیش از ۲۵۰۰۰۰ نفر در سوئد، افزایش مشابهی در مرگ و میر در میان بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی که همچنین دارای بیماری های مزمن مانند مشکلات تنفسی، بیماری های قلبی عروقی و دیابت بودند، نشان داد. او دریافت که خطر مرگ در عرض پنج سال برای افراد مبتلا به دیابت زمانی که آنها همچنین دارای یک اختلال روانپزشکی مانند افسردگی هستند، افزایش می یابد.
فاضل برای تطبیق عوامل زمینهای مانند قومیت، محیط خانوادگی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی، مرگ و میر را در میان خواهر و برادرهای مبتلا به دیابت، یکی با اختلال روانپزشکی و دیگری بدون آن مقایسه کرد. فاضل میگوید: «نکته جالب این است که خطر مرگ و میر بالا هنوز وجود دارد، حتی اگر این مدلهای خواهر و برادر را در نظر بگیرید.
فاضل و دیگران هنوز در حال بررسی این موضوع هستند که چرا ترکیب دیابت و اختلالات روانپزشکی منجر به افزایش مرگ و میر می شود. برخی از فرضیههای بالقوه این است که اختلالات روانپزشکی ممکن است منجر به تأخیر در جستجوی درمان دیابت یا مشکل در پیروی از درمانهای دیابت شود.
فاضل میگوید: «من فکر میکنم این مکانیسمها واقعاً بسیار مهم هستند، زیرا از آنجا میتوان شروع به رسیدگی و پیشگیری از افزایش مرگ و میر کرد. “خطرات مرگ و میر بسیار زیاد است، و این واقعاً یک سیگنال است که این یک چالش مهم برای سیستم های مراقبت های بهداشتی است که باید به آن رسیدگی کنند.”
یک رویکرد یکپارچه برای درمان
محققان در حال بررسی رویکردهای یکپارچه برای درمان اختلالات روانپزشکی دیابت هستند. دوهرتی می گوید: «در صورت امکان، هر دو شرایط باید با هم مدیریت شوند.
این با تشخیص اینکه چه زمانی این شرایط با هم اتفاق میافتند، شروع میشود، که با غربالگری بیماران دیابتی از نظر اختلالات روانپزشکی انجام میشود و بالعکس. برخی از کشورها، مانند بریتانیا، شروع به گنجاندن غربالگری سلامت روان در مراقبت از دیابت کردهاند، اما هنوز بسیار رایج است.
پزشکان مراقبت های اولیه و پزشکان عمومی می توانند نقش مهمی در تشخیص زودهنگام داشته باشند. فاضل میگوید: «اگر پزشکان خانواده این بیماریهای روانپزشکی را در مراحل اولیه شناسایی و درمان کنند، میدانیم که این امر میتواند نتایج را بهبود بخشد.»
ادغام درمان سلامت روان و جسم می تواند به کاهش مرگ و میر کمک کند. دوهرتی میگوید: بخش بزرگی از مراقبت از دیابت باید مراقبت از سلامت روان باشد. نکته دیگر تعبیه نظارت فیزیکی خوب در کلینیک های سلامت روان است.
چنین رویکردهای یکپارچه ای در ایالات متحده و بریتانیا موفقیت هایی را نشان داده اند و دوهرتی در یک برنامه بریتانیا به نام سه بعد برای دیابت شرکت کرد که سلامت روان، مراقبت اجتماعی و درمان دیابت را ادغام می کرد و مراقبت های بهداشت روانی را برای بیماران دیابتی ارائه می کرد. دوهرتی میگوید: «در واقع فوقالعاده بود، نسبت افرادی که متوجه شدیم مشکلات سلامت روانی قابل توجهی دارند که قبلاً تشخیص داده نشده بود، و یکی از نشانهها این واقعیت بود که آنها قادر به مدیریت دیابت خود نبودند. .
رویکرد یکپارچه بسیار مؤثر بود. او می گوید: «ما پیشرفت قابل توجهی در کنترل دیابت پیدا کردیم.
مطالعات آینده به مطالعه ارتباط بین دیابت نوع ۲ و طیف وسیعی از شرایط روانپزشکی با هدف یافتن رویکردهای مشترک برای مدیریت یا درمان هر دو ادامه خواهد داد. ارتباط بین این دو اختلال به ظاهر نامرتبط فقط نشان می دهد که چگونه سلامت روانی و جسمی ما به طور اجتناب ناپذیری در هم تنیده شده اند. فاضل میگوید: «در برابر این تقسیمبندی استدلال میکند که شما یا مشکلات سلامت روانی یا جسمی دارید، زیرا در واقع آنها با هم همپوشانی دارند.
رژیم آنلاین دکتر روشن ضمیر https://rdiet.ir/ رژیم کتوژنیک دکتر روشن ضمیر